کد مطلب:28000 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:140

تفسیر کلمه «مولا»












874. امام حسین علیه السلام:خداوند - تبارك و تعالی - همه آداب را به پیامبرش آموخت و چون در آنها استوار شد، كار را به او تفویض كرد و گفت:«وَ مَآء َاتَل-كُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَل-كُمْ عَنْهُ فَانتَهُواْ؛[1] آنچه را پیامبر برایتان آورد، بگیرید و از آنچه شما را باز داشت، باز ایستید». همانا پیامبر خدا همان آدابی را كه فرا گرفته بود، به علی علیه السلام آموخت و چون علی علیه السلام در همه آن آداب استوار شد، امر [ امامت] را به او واگذار كرد و گفت:«هركه من مولای اویم، پس علی مولای اوست».[2].

875. معانی الأخبار - به نقل از ابو اسحاق -:به علی بن حسین علیهما السلام گفتم:معنای گفته پیامبرصلی الله علیه وآله:«هركه من مولای اویم، پس علی مولای اوست» چیست؟ گفت:«[ پیامبرصلی الله علیه وآله] به آنان خبر داد كه پس از او، علی علیه السلام امام است».[3].

876. معانی الأخبار - به نقل از ابان بن تغلب -:از ابو جعفر، محمّد بن علی [ باقرعلیه السلام] درباره گفته پیامبرصلی الله علیه وآله:«هركه من مولای اویم، پس علی مولای اوست» پرسیدم. گفت:«ای ابو سعید! تو از مانند این [ مطلب روشن] می پرسی؟! [ پیامبرصلی الله علیه وآله] به آنان فهماند كه علی علیه السلام جانشین او در میان آنان می شود».[4].

877. امام صادق علیه السلام - درباره پدرش -:مردی از او پرسید:ای پسر پیامبر خدا! علی - كه درودهای خداوند بر او باد! - به چه چیز بر مردم برتری دارد؟

گفت:«پیامبر خدا می گوید:"هركه من مولای اویم، پس علی مولای اوست. خدایا! دوستدارش را دوست و دشمنش را دشمن بدار"».

مرد گفت:این حدیث در میان مردم، معروف و شناخته شده عام و خاص است. آیا جز آن هم هست؟

امام باقرعلیه السلام گفت:«وای بر تو! آیا می دانی این گفته، چه چیزهایی در خود دارد و مقتضای آن چیست؟! خداوند عزوجلبه وسیله آن، همان حرف شنوی و فرمانبرداری ای را كه برای پیامبرش بر گردن امّت نهاد، برای علی علیه السلام مقرّر نمود».[5].

878. امام صادق علیه السلام:پیامبر خدا دستان علی علیه السلام را در غدیر خم چنان بالا برد كه مردم، سپیدی زیر بغل هر دو را دیدند. او وی را مولا و امام مسلمانان قرار داد.[6].

879. امام صادق علیه السلام:خداوند، پیامبرش محمّدصلی الله علیه وآله را با این آیه ستود:«وَ إِنَّكَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ؛[7] و بی گمان، تو خویی والا داری». سپس به او تفویض كرد و گفت:«وَ مَآء َاتَل-كُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَل-كُمْ عَنْهُ فَانتَهُواْ؛ آنچه را پیامبر برایتان آورد، بگیرید و از آنچه شما را باز داشت، باز ایستید».

پیامبر خدا نیز به علی علیه السلام تفویض كرد و گفت:«هركه من مولای اویم، پس علی مولای اوست» و او را امین خود كرد.[8].

880. بشارة المصطفی - به نقل از ابراهیم بن رجاء شیبانی -:به امام جعفر صادق علیه السلام گفته شد:پیامبر خدا از این كه در روز غدیر گفت:«هركه من مولای اویم، پس علی مولای اوست. خدایا! دوستدارش را دوست و دشمنش را دشمن بدار»، چه چیزی برای علی علیه السلام اراده كرد؟

پس، امام صادق علیه السلام صاف نشست و سپس گفت:«به خدا سوگند، همین از پیامبر خدا پرسیده شد. گفت:"خدا مولای من و به من از خودم، سزاوارتر است و در برابر او اختیاری از خود ندارم؛ و من [ نیز] مولای مؤمنان و به آنها از خود آنها سزاوارترم و در برابر من، اختیاری ندارند؛ و هر كس كه من مولای اویم و به او از خودش سزاوارترم و اختیاری در برابر من ندارد، پس علی بن ابی طالب، مولای او و به او از خودش سزاوارتر است و اختیاری در برابر علی ندارد».[9].

881. امام كاظم علیه السلام:ما ادّعا می كنیم كه ولایت بر همه مردم، از آنِ ماست. منظورمان ولایت دین است.... این را بدان جهتْ ادّعا می كنیم كه پیامبرصلی الله علیه وآله در روز غدیر خم گفت:«هركه من مولای اویم، پس علی مولای اوست». منظور پیامبرصلی الله علیه وآله ولایت دین بود.[10].

882. الكافی - به نقل از عبد العزیز بن مسلم -:با امام رضاعلیه السلام در مرو بودیم. روز جمعه ای در نخستین روزهای ورودمان، در مسجد جامع، گرد آمدیم كه بحث امامت به میان آمد و از اختلاف فراوان مردم در آن، یاد شد. من بر سرورم وارد شدم و بحث و بررسی مردم را در آن، به او خبر دادم.

[ امام علیه السلام] لبخندی زد و گفت:«ای عبد العزیز! آنان [ چیزی] نمی دانند و فریفته آرای خود شده اند. خداوند عزوجلپیامبرش را قبض روح نكرد، تا آن كه دین را برایش به كمال رسانْد و قرآن را بر او فرستاد - كه بیان كننده همه چیز است - و حلال و حرام و حدود و احكام را در آن، روشن كرد و نیز هر چه نیاز مردم بود؛ و گفت:"مَّا فَرَّطْنَا فِی الْكِتَبِ مِن شَیْ ءٍ؛[11] ما در این كتاب، هیچ چیز را فروگذار نكردیم" و در حَجّة الوداع، كه در پایان عمر پیامبرصلی الله علیه وآله بود، نازل كرد:"امروز، دینتان را برایتان به كمال رساندم و نعمتم را بر شما تمام كردم و دین اسلام را برایتان پسندیدم"[12] و امر امامت، تمام كننده دین است.

و [ پیامبرصلی الله علیه وآله] درنگذشت، تا آن كه برای امّتش، معارف دینشان را روشن كرد و راهشان را مشخص نمود و آنان را در راه حق نهاد و علی علیه السلام را برایشان به عنوان رهبر و امام، برافراشت و هیچ چیزی را - كه امّت بدان نیازمند باشند - ننهاد، جز آن كه روشنش ساخت.

پس هر كه می پندارد خدایعزوجل دینش را به كمال نرسانْد، كتاب خدا را رد می كند و هر كس كتاب خدا را رد كند، به آن، كفر ورزیده است.

آیا آنان منزلت امامت و جایگاه آن را در میان امّت می دانند تا بتوانند امام خود را انتخاب كنند؟! امامت، منزلتش بزرگ تر و شأنش ستُرگ تر و جایگاهش بالاتر و دست نیافتنی تر و ژرف تر از آن است كه مردم، با خِردهایشان بدان برسند، یا با اندیشه هایشان به آن دست یابند و یا با انتخاب خود، كسی را امام كنند.

خداوند، پس از آن كه ابراهیم علیه السلام را «پیامبر» و «دوست» خود كرد، «امامت» را در درجه سوم به او ارزانی داشت و به فضیلت آن، گرامی اش داشت و از آن، سخن گفت و فرمود:"إِنِّی جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا؛ من تو را امام مردم قرار دادم" و ابراهیم خلیل از سر شادمانی گفت:"وَ مِن ذُرِّیَّتِی؛ و [ آیا] از دودمانم [ نیز]؟" و خداوند - تبارك و تعالی - گفت:"لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّلِمِینَ؛ پیمان من به ستمكاران نمی رسد".[13] پس، این آیه، امامت هر ستمكاری را تا روز قیامت، باطل كرد و آن را در برگزیدگان الهی قرار داد».[14].

883. كشف الغمّة - به نقل از حسن بن ظریف -:به امام حسن عسكری علیه السلام نامه نوشتم و پرسیدم كه معنای گفته پیامبر خدا در حقّ امیر مؤمنان:«هركه من مولای اویم، این [ علی] مولای اوست»، چیست؟ گفت:«[ پیامبرصلی الله علیه وآله ]خواست كه به وسیله آن، او را نشانه ای قرار دهد تا هنگام اختلاف، حزب خدا، با او شناخته شوند».[15].









    1. حشر، آیه 7.
    2. مناقب الإمام أمیر المؤمنین:910/428/2.
    3. معانی الأخبار:1/65، الأمالی، صدوق:191/185.
    4. معانی الأخبار:2/66.
    5. شرح الأخبار:566/263/2.
    6. معانی الأخبار:1/351، تأویل الآیات الظاهرة:2/592/2.
    7. قلم، آیه 4.
    8. شرح الأخبار:1405/485/3.
    9. بشارة المصطفی:51، مناقب الإمام أمیر المؤمنین:850/377/2.
    10. فرج المهموم:109، بحار الأنوار:21/147/48.
    11. انعام، آیه 38.
    12. مائده، آیه 3.
    13. بقره، آیه 124.
    14. الكافی:1/198/1، كمال الدین:31/675، عیون أخبار الرضا:1/216/1.
    15. كشف الغمّة:213/3، معانی الأخبار:3/66، مناقب الإمام أمیر المؤمنین:871/395/2.